- گستاخ رویی
- جسارت بی پروایی، بی شرمی وقاحت بی حیایی: چو شیرین یافت آن گستاخ رویی بدو گفتا درین صورت چه گویی ک (نظامی)
معنی گستاخ رویی - جستجوی لغت در جدول جو
- گستاخ رویی
- بی پروایی، بی شرمی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
روندۀ گستاخ و بی پروا، آنکه طریق گستاخی پیش گیرد
آنکه در رفتار از چیزی ملاحظه نکند رونده بی باک: گستاخ روان آن گذرگاه کردند درون آن حرم راه. (نظامی)
بی پروا، بی شرم